خوف و رجای موسیقی خیابانی به مثابه ی فرصتی توسعه ای، نه نوعی از آسیب اجتماعی
درباره ی لزوم درنظرگرفتن رویکردی واقعی و مدبرانه در مقابل موسیقی خیابانی و اقبال نوجوانان و جوانان به این سبک هنری

خوف و رجای موسیقی خیابانی به مثابه ی فرصتی توسعه ای، نه نوعی از آسیب اجتماعی

در طول تاریخ هنر موسیقی به مثابه میراث و هویت فرهنگی هر جامعه ای، نه صرفا به عنوان یک بخش هنری بلکه به موجب میزان توجه سیاسی اجتماعی حاکمیت به این مقوله، منشا اثر در آن جامعه در بسیاری از موارد از جمله کنش های سیاسی اجتماعی نوجوانان و جوانان و بازآفرینی های هنری بوده است. یکی از کنش های اجتماعی موسیقی تحت پدیده ی موسیقی خیابانی بروز و ظهور یافت که در طول حیات کلاسیک و مدرن خود ، به سبب نیاز احساسی ـ اجتماعی و سیاسی جوامع و رسالت خود در انتقال پیام با زبان هنر به مردم، دستخوش تغییرات مختلف اعم از بعد محتوا، متن و قالب از دوره ی نقالی و معرکه گیری تا ظهور گونه های نوین گردید.

اختصاصی کمانه/ یادداشت مدیر مسئول: موسیقی همواره در کشاکش تحولات تاریخی و تعییرات اجتماعی علاوه بر بخش نمادین و سمعی هویت فرهنگی یک جامعه، بستری مناسب جهت نشان دادن رویکردهای سیاسی آن و البته محل مناقشه میان فشرهای مختلف یا ملت و حاکمیت بوده است. به عبارتی دیگر موسیقی در کنار نقش التیام بخش، شورانگیز، عاطفی و احساسی خود همواره به مثابه ی یک رفتار اجتماعی در تحلیل های جامعه شناختی مورد واکاوی قرار گرفته است که در این اثنا زایش خرده فرهنگ های مختلف موسیقیایی و انواع مختلف آلات ، ادوات و ابزار موسیقیایی در کنار بخش نرم افزاری آن از نت و ریتم تا سبکی خاص همگی به عنوان کنشی مستقیم و غیر مستقیم در ساختار یک جامعه در روند توسعه ای مورد اهمیت بوده است.

در طول تاریخ هنر موسیقی به مثابه میراث و هویت فرهنگی هر جامعه ای، نه صرفا به عنوان یک بخش هنری بلکه به موجب میزان توجه سیاسی اجتماعی حاکمیت به این مقوله، منشا اثر در آن جامعه در بسیاری از موارد از جمله کنش های سیاسی اجتماعی نوجوانان و جوانان و بازآفرینی های هنری بوده است.

یکی از کنش های اجتماعی موسیقی تحت پدیده ی موسیقی خیابانی بروز و ظهور یافت که در طول حیات کلاسیک و مدرن خود ، به سبب نیاز احساسی ـ اجتماعی و سیاسی جوامع و رسالت خود در انتقال پیام با زبان هنر به مردم، دستخوش تغییرات مختلف اعم از بعد محتوا، متن و قالب  از دوره ی نقالی و معرکه گیری تا ظهور گونه های نوین گردید.

امروزه نیز این سبک موسیقیایی به سبب سهولت دسترسی بیرونی به نجوای احساسی درونی خود و الیته شبیه ترین فضای هنری اجتماعی شهری به امیال و گرایشات این دوره ی سنی، همچنان از اقبال گسترده نوجوانان و جوانان و حتی اقشار بازاری و صنوف و مردم عادی برخوردار است.

اما آنچه موجب توجه نگارنده به این مقوله بوده، رویکرد توام با خوف و رجای حاکمیت و برخی اقشار به این پدیده ی هنری اجتماعی است. رویکرد انتقادی به این پدیده موسیقیایی با اتکا به این دیدگاه که این سبک از هنر متضاد با ارزش ها و هنجارهای دینی و عرفی جامعه است در صدد حذف آن از ساختار فضای عمومی با نگاه ضربتی و قهری برآمده که سبب شکل گیری آسیب اجتماعی دیگر با سبک و سیاق موسیقی زیرزمینی گشته است؛ اما عده ای دیگر نه آن را متضاد با عرف و شرع بلکه مغایر با فرهنگ توسعه ای و عمومی شهری پنداشته و از عوامل تاخیر توسعه ای و عقب ماندگی فرهنگی می دانند و در نهایت گروهی دیگر از رویکرد انتقادی؛ پدیده ی موسیقی خیابانی را برهم زننده ی نظم اجتماعی و در تضاد با الگوهای بهنجار اجتماعی دانسته و آن را نهی می کنند.

با بررسی اجمالی دغدغه ی گروه های انتقادی به موسیقی خیابانی با صحه گذاشتن بر برخی دیدگاه ها و نقض برخی دیگر می توان مجریان موسیقی خیابانی را در سه گروه عمده طبقه بندی نمود:

  • دوره گردانی با رویکرد تکدی گری
  • نوازنده گان سنتی با رویکرد کسب درآمد قانونی
  • نوازندگان آموزش دیده با انگیزه کسب درآمد و نمایش هنر تخصصی

 

آنچه می تواند کیان فرهنگی اجتماعی یک کشور را به مخاطره بیاندازد بی شک بهره برداری سو از فرصت های فانونی یا عرفی داده شده به افراد جهت بروز و ظهور هنر و مهارت خود در بستر عمومی جامعه است که چناچه هر متغیری سبب شود وجدان جمعی جریجه دار گردد مجوز های صلب در اختیار قرار دادن فرصت نیز به صورت عرفی یا قانونی نیز صادر می شود.

نشانه های ذیل به عنوان ابزار تمایز و تشخیص سره از ناسره ی موسیقی خیابانی به عنوان تاثیرگذارترین عنصر سیال و پویای منظر و فضای شهری مورد اهمیت و توجه است:

 

  • اجرای موسیقی در زمان و مکان نامناسب ( اجرای موسیقی شاد در ایام عزاداری جمعی یا امکنه ی مذهبی و ..)
  • اجرای موسیقی در بستر عمومی فیزیکی به قصد برهم زدن نظم عمومی و با هدف همراه کردن عده ای جهت اعمال منافی عفت و طغیانگری سیاسی و ..

پژوهشگران حوزه مدیریت فرهنگی اجتماعی شهری معتقدند:«شهر، تنها مجموعه ای از کالبدهای مصنوع نیست. در واقع مفهوم منظر شهری بدان معناست که موجودیت و هویت شهر تنها با عناصر عینی تعریف نشده و ذهنیت نیز نقش موثری در آن ایفا میکند؛ به گونه ای که نمی توان آن را جدا از عینیات دید. بخشی از ذهنیت های انسان نیز به واسطه رویدادهای سیال در شهر شکل می گیرد. موسیقی خیابانی، هنری شهری و رویدادی سیال است که به دلیل ارتباط بی واسطه و مستقیم با مخاطب، ذهنیت های قوی و عمیقی را برای او رقم میزند و چهره شهر را تغییر میدهد»

 تحلیل فوق دغدغه مندان این حوزه نشان می دهد حذف موسیقی خیابانی از بدنه ی فضای فرهنگی اجتماعی شهری به مثابه حذف برخی از خاطرات جمعی و موسیقی آئینی از میراث فرهنگی این کشور و نایدده گرفتن نیاز جامعه امروز و  تامین نیاز روحیات نوجوانان و جوانان به تغذیه این خوراک فرهنگی مهم است. زیرا موسیقی در هر دوره به تناسب شرایط همان دوره و متناسب با سلایق مخاطبان و فرهنگ غالب در جامعه به خیابان ها آمده و اصل اساسی موفقیت برقراری ارتباط با مخاطب نیز همین نکته است.

راز موفقیت جهت تامین نظر حاکمیت و قشر علاقمند به موسیقی خیابانی اعم از مجریان این نوع موسیقی و مخاطبان آن،  ایجاد بستر مساعد و مناسب اجرای این نوع موسیقی ذیل قواعد منعطف شده ی حوزه موسیقی از مجاری قانونی و ذیصلاح است.

در این بین نادیده گرفتن ذائقه ی چند میلیون نوجوان و جوان و دوستدار این حوزه از موسیقی به منزله ی فراهم آوردن بستر مناسب زایش آسیب های اجتماعی در شکل و سیاق پنهان و در دراز مدت نیز پدید آمدن بستر شورش های مقطعی هرچند با احتمال شکست است. قرار دادن جامعه در بستر طغیانگری که برآمده از سومدیریت یا نادیده گرفتن عینیات و واقعیات جامعه باشد نه تنها ضربه زدن به ساختار نظام حاکمیتی بوده بلکه نشان دهنده ی عدم تدبیر  مناسب، تولید محتوا و ایجاب ظرفیت های قانونی و نظارتی هم سو با منویات نظام و خواست مردم در این باره است. حمایت از برگزاری جشنواره های فرهنگی-هنری و تورهای موسیقی در فضاهای مشخص ؛ توجه و تأکید بر شأن و مقام تمامی هنرمندان موسیقی خیابانی و هنر و فرهنگ ایرانی از سوی اقشار مردم و مدیران همچنین در اقدامی مهم،  تجهیز فضاها و مکان هایی جهت اجرای راحت موسیقی خیابانی در جهت سامان دهی و انسجام بخشی و جلب رضایت عمومی در این خصوص، مورد نیاز است.

از سویی دیگر دوستداران و علاقمندان موسیقی خیابانی چنانچه خود در جهت نظام مند نمودن خویش گام برنداشته و در جهت ایجاد بستر تعاملی با حاکمیت تلاش نکنند علی رغم تمام نیاز اجتماعی فرهنگی به این نوع سبک موسیقی، جامعه به دلیل اولویت بخشی به ساختارهای یگپارچه سازی و هم نوایی با هنجارهای اجتماعی به جای در راس بودن خرده فرهنگ ها، نسبت به حذف تدریجی آن اقدام می نماید. حذف معرکه گیری خیابانی به عنوان نمونه ی بارز یک فعالیت هنری که در فرآیند زمانی نتوانست خود را با سیاست های اجتماعی فرهنگی رشد و ارتقا دهد و رفته رفته از دایره علاقمندی عمومی خارج و به سمت خاطره شدن همیشگی پیش رفت، شاهدی بر این مدعا است.

آراستگی پوششی، اغنای محتوای ترانه ها، بهره گیری از موسیقی همگرایانه با سیاست های اصلی جامعه یا نواهای خاطره انگیز و عاطفی و بدور از سبک پرخاشگرایانه و خشونت زا، احترام گذاردن به موازین قانونی و .. همچنین نشان دادن بعد تخصصی هنر خود به جای به نمایش گذاردن موسیقی هجو و نازل ترین نوع موسیقی از جمله مواردی است که می تواند در به امنیت حضور مجریان موسیقی خیابانی در بستر شهری کمک کننده باشد.

بی شک تعامل حاکمیت با فعالین حوزه موسیقی در جهت ساخت محتوای اثربخش نه تنها موجب ارتقا سطح توسعه مندی جامعه می شود، بلکه می تواند موحب خلق میراثی فرهنگی پرقدرت و ارزشمند، کمک کننده به ثبات اجتماعی جامعه و کاهش آسیب های اجتماعی جامعه به سبب فرابت بیشتر نوجوانان و جوانان به این سبک موسیقیایی و تاثیرپذیری بیشتر جمعی شود.


ارسال دیدگاه